اسم

ساخت وبلاگ
یک هفته تا عروسی باقیمانده و من دلم مثل سیر و سرکه می جوشه حالا عروسی عروسی هم که نیست، قرار شد فقط خواهر و برادرها باشند و بچه ها رو دست به دست بدیم برن سر خونه و زندگیشون.هفته پیش عمه همسرم مرحوم شدن و کلا همه چی در هم و بر هم شده همسرم گفت دیگه مراسم رو عقب نیاندازیم، گناه دارن بچه ها، من پیه همه چی رو به تنم میمالم، دو سال شده، بذار برن سر زندگیشون، خسته شدن طفلیا.حواشی دیگه عروسی هم که بماند...............فقط منتظرم این هفته هم به سلامتی سپری بشه بلکه یک کمی آروم و قرار بگیرم، که البته بعید میدونم کلا توی این دنیا آروم و قراری باشه!!الان که باید شادترین روزای زندگیم باشه، داره طوری میگذره که خدا خدا میکنم زودتر بگذره و قال قضیه کنده بشه! اسم...
ما را در سایت اسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabar766 بازدید : 71 تاريخ : شنبه 11 تير 1401 ساعت: 17:06

امروز تولد همسرم بود ولی بچه ها بخاطر کارشون فردا میان خونه مون، حدودای ۹ شب برادر شوهر کوچیکه و خانواده ش اومدن برای تبریک تولد و من تا کارهام رو انجام بدم ساعت شد ۱  فکر کردم خورشت رو صبح زود بعد نماز بار بذارم ولی در نهایت به این نتیجه رسیدم که صبح دلم میخواد بخوابم امروز از بعد نماز نخوابیدم و جارو و گردگیری و تی و بعدم رنگ کردن مو و شستن سرویس بهداشتی و درنهایت  حمام، در بینش هم درست کردن ناهار   و یکسری کارهای متفرقه و بعدم مهمونداری دیگه جونی برام نذاشته!(چه طولانی شد!)خلاصه مطلب اینکه الان که توی تخت دراز کشیدم و کمرم در حال ذق ذق کردنه خورشت روی گاز با شعله ملایم در حال پختنه، صبح ببینم در چه حاله اگر زیادی پخته بود زیرش رو خاموش میکنم تا وقت ناهار.یاد خدابیامرز مادربزرگم می افتم که اونم همین مدلی غذا میپخت، اون وقتا درکش نمی کردم، ولی الان چرا. اسم...
ما را در سایت اسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabar766 بازدید : 83 تاريخ : شنبه 11 تير 1401 ساعت: 17:06

اسم...
ما را در سایت اسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabar766 بازدید : 88 تاريخ : شنبه 11 تير 1401 ساعت: 17:06